آرامش یک هرم داره که هر چه قدر از قاعده و قسمت پهنش به سمت راس و نوک تیزش حرکت می کنی از کثرت کم می شه و به تمرکز اضافه می شه و بالعکس به آرامش اضافه می شه! یعنی در قاعده پهن هرم بیشترین کثرت و کمترین آرامش هست و در راس تیز هرم بیشترین تمرکز و بیشترین آرامش. می شه طیف این هرم رو به سه قسمت اصلی تقسیم کرد. اسم قسمت پهن پایینش رو می شه گذاشت ((برای دیگران زندگی کردن)) ! دیگرانی که کثرتشون زیاده. اگه به امیدشون باشی ناامیدت می کنن! اگه منتظرشون باشی خبری ازشون نمی شه! اگه به فکرشون باشی فکر اونا جای دیگه است! اگه بخوای بهت کاری نداشته باشن میان رو اعصابت! اگه بخوای درست رفتار کنن به بدترین و تهوع آورترین شکل ممکن رفتار می کنن! خلاصه این که اگه دشمنت یا رقیبت باشن یا بهت حسادت کنن  برای بهم زدن آرامشت از هیچ کار کثیفی دریغ نمی کنن! اگه رفتارشون برات تهوع آور باشه ذره ای از بهم زدن حالت کم نمی ذارن! و اگه به امیدشون باشی ذره ای به دلت رحم نمی کنن (مگه اونایی که خدا بخواد) ... اسم قسمت نزدیکتر به راس تیز هرم که پهنای کمتری داره رو می شه گذاشت ((برای خودم زندگی کردن)) یعنی اعتماد به نفس داشتن، به امید دیگران نبودن و محل ندادن به دیگران! که باعث آرامش بیشتر می شه ولی همیشه آسون نیست. اعتماد به نفس داشتن وقتی ضعف های خودت رو می دونی سخته و قانع بودن به داشته های خودت با ایده آل خواهی نفست در تناقض اه! محل نذاشتن به رفتارهای تهوع آور دیگران و آزار و اذیتشون هم صبر و اعصاب زیادی می خواد و گاهی دیگه دست خودت نیست! و کنترل کردن دلت که به امید بعضی ها نباشه و یا منتظرشون نباشه همیشه آسون نیست! برای آرامش واقعی باید فرار کرد به سمت نوک تیز و یکتای هرم ! جایی که فقط یک نقطه است و در اون هیچ کثرتی نیست! راس هرم که می شه اسمشو گذاشت ((برای خدا زندگی کردن)). جایی که امیدت جز به خدا نیست که هیچ وقت ناامیدت نمی کنه. و هیچ وقت منتظرت نمی ذاره. و همیشه قبل تو سر قرار حاضره. و حتی وقتی فکرت پیشش نیست به تو فکر می کنه. و حتی وقتی بد رفتاری می کنی به بهترین شکل جوابتو می ده. و هیچ چیزیش رو اعصابت نیست و جز آرامش چیزی پیشش نیست. و تنها دشمنی که پیشش پیدا می شه فقط خودتی و بس! خدایا! وسط هرم داریم خفه می شیم! هر روز سر می خوریم پایین و به زور خودمون بالا می کشیم! خودت دستمون بگیر و ببرمون تو اون راس نورانی آرامش بخش.